بزرگ علوی – کافه اوروپ -لاله زار
بعد او (محمد رخصت) نامزدش را به خانه میرساند و گاه به کافه «اوروپ» که اول لالهزار بود برمیگشت و آنجا اگر تنها بود کتاب میخواند و یا با دوسه نفر از معلمین دیگر که در همان کافه رفت و آمد میکردند یکی دو دست شطرنج میزد.
گزیده آثار، انتخاب و مقدمه محمد بهارلو، تهران: نشر علم، چاپ اول ۱۳۹۵، خائن ۳۹۵
ساعت چهار از مدرسه بیرون آمد و یک راست به کافه «اوروپ» رفت و برخلاف همیشه که چایی و یا شیر قهوه میخورد، دستور داد که برایش دو تا تخم مرغ نیمرو و یک نان سفید و یک چایی بیاورند.
گزیده آثار، انتخاب و مقدمه محمد بهارلو، تهران: نشر علم، چاپ اول ۱۳۹۶، ۳۹۷
این کاغذ را میبری دم کافه«اوروپ». آنجا طرف دست راست درسبزرنگی است. در را باز میکنی و از پلهها بالا میروی. راه پله منتهی میشود به دری که رنگش سبز است. آن جا سه مرتبه در میزنی و یک نفر در را باز میکند. میگویی این کاغذ را محمد داد و بر میگردی.
گزیده آثار، انتخاب و مقدمه محمد بهارلو، تهران: نشر علم، چاپ اول ۱۳۹۸، ۴۰۴-۴۰۵
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!