صمد بهرنگی – خیابان سی متری
قاسم ته خیابان سی متری دوغ لیوانی یک قران می فروخت و هر وقت به دیدن او می رفتیم نفری یک لیوان دوغ مجانی می زدیم. پدر قاسم در خیابان عبدالحمید لباس کهنه خرید و فروش می کرد. پیراهن یکی پانزده هزار، زیرشلواری دو تا بیست و پنج هزار، کت و شلوار هفت هشت تومن.خیابان حاج عبدالحمید با یک پیچ به محل کار قاسم می خورد. در و دیوار و زمین خیابان پر از چیزهای کهنه و قراضه بود که صاحبانشان بالا سرشان ایستاذه بودند و مشتری صدا می زدند
قصه های صمد بهرنگی: بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری،۳۰۳، تهران، نشر سرایش، ۱۳۸۱
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!