جلال آل احمد – تلگراف خانه (میدان توپخانه)
زیره چی هنوز از پله های سر بازار بالا نرفته بود و خودش را به خیابان نرسانده بود که باز به یکی از تفنگ به دوش ها برخوردو بیشتر ناراحت شد. تجارت خانه ای که زیره چی در آن کار می کرد همان سر بازار بود و او از تجارت خانه که در می آمد می خواست به تلگراف خانه برود از این که نمی توانست حروف ماشین شده تلگراف را بخواند غصه اش شده بود ولی این غصه اش را زود فراموش کرد و به سرباز تفنگ به دوش فکر می کرد که فکرش را ناراحت تر کرده بود
سه تار: آرزوی قدرت،۱۰۹،تهران: انتشارات فردوس،۱۳۷۶
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!