فریدون مشیری – توچال
میوزد باد سردی از توچال
در سکوتی عمیق و رویا خیز
برف و مهتاب و کوهسار بلند
جلوهها میکند خیال انگیز
خاصه بر عاشقی که در دل خویش
دارد از عشق خاطرات عزیز
داند آن کس که درد من دارد
خورده در جام شب شراب نشاط
ساقی آسمان مینایی
شهر آرام خانهها خاموش
جلوهگاه سکوت و زیبایی
نیمه شب زیر این سپهر کبود
من و آغوش باز تنهایی…
میوزد باد سردی از توچال
میخرامد به سوی مغرب ماه
شاعری در سکوت و خلوت شب
کاغذی بیشمار کرده سیاه
به نگاه پریرخی زیبا
میکند همچنان نگاه نگاه
آه این روشنی سپیده دم است
سه دفتر: مجموعه گناه دریا، شب های شاعر، ۵۶-۵۹ تهران: نشر چشمه،۱۳۶۹
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!