صادق هدایت - کافه وکا

/
اولین بار که خجسته به خانه او در همین اتاق آمد گرامافون را کوک کرد…

گلی ترقی - ساندویج فروشی آندره

/
پیداست که خیال خانه رفتن ندارد. عاشق خیابان گردی است. تا ساندویچ …

صادق هدایت - کافه گیتی

/
فقط یک رفیق درست حسابی گیرم آمد، اونم هوشنگ بود... حالا تو آسایشگاه…

صادق هدایت - گلوبندک

/
بی خود راهم را دور کردم رفتم گلوبندک. بر پدر این کبابی «حق دوست» ل…

غزاله علیزاده - باغ ملی

/
عصرها یکی دو ساعت در باغ ملی می‌نشست، با پیرمردها حرف می‌زد و شعرهای…

غزاله علیزاده - فیشر آباد

/
دوری زدند به فیشر آباد وارد شدند، اواسط خیابان برابر بنایی ب…

غزاله علیزاده - میدان فردوسی

/
سوار ماشین شد، در کوچه پسکوچه‌ ها برف‌های سایه‌خیر کثیف و خاک…

غزاله علیزاده - هتل کنتینانتال (لاله)

/
تاکسی نسترن مقابل ورودی مهمانسرای کنتینانتال ایستاد و دختر کرا…

غزاله علیزاده - خیابان فخر رازی

/
بهزاد از در بیرون رفت، خانم خیبر دستی تکان داد. سوار شدند و آسیه گف…

غزاله علیزاده - خیابان حافظ

/
ابوالعلاء با چند دوست برای بار و سفره خانه دنجی دنبال جا می‌گشتند ت…