سرای روشن، خیابان ناصر خسرو

مرتضی مشفق کاظمی – خیابان ناصریه (ناصرخسرو)

کمی دختر آرام شد شاهزاده هم مصلحت را در آن دید که برای ازدیاد آرامش خاطر او قدری عقب برود سپس به دختر اظهار کرد چرا بدون جهت می خواهی فریاد کنی من تو را برای اولین روز در خیابان ناصریه دیدم و از همان ساعت دل به تو باختم.

یاد گار یک شب (جلد دوم تهران مخوف)،  ۸۲،تهران: بدون نام انتشارات، ۱۳۰۵


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.