طرحی تازه برای رونق گردشگری ادبی- کتابی که صاحب موزه شد

موزه معصومیت

روزنامه زوددویچه در آلمان در شماره ۲۸\۲۹ آوریل  خود صفحه ویژه‌ای را به رمان  و موزه  اورهان پاموک  در استانبول  به نام «موزه معصومیت» (که اول آوریل ۲۰۱۲ افتتاح شد)، اختصاص داده است. در این صفحه ویژه، مانیفستی که اورهان پاموک  درباره سرنوشت و مدل  موزه‌ها در آینده تدوین کرده نیز درج شده، که بسیار خواندنی است. اورهان پاموک در ابتدای مانیفست خود می‌نویسد:
«من موزه‌ها را دوست دارم و می‌توانم مانند خیلی از مردم، روزبه‌روز چیزهای زیادی از دیدن آن‌ها بیاموزم. اما از آن‌جا که من موزه‌ها را خیلی جدی می‌گیرم بعضی اوقات افکاری در مورد آن‌ها به ذهنم خطور‌ می‌کند که مرا عصبانی می‌سازد. البته من نمی‌خواهم با عصبانیت در مورد موزه‌ها سخن بگویم .
زمانی که بچه بودم تعداد کمی موزه در استانبول وجود داشت. آن‌ها هم معمولاً بناهای تحت حمایت میراث فرهنگی و یا ساختمان‌های دولتی زیبایی بودند که آدم در کشورهای در حال توسعه کمتر نمونه‌شان را می‌بیند. بعدها زمانی که موزه‌های کوچکی را در اروپا دیدم که در خیابان‌های فرعی پنهان شده بودند، متوجه این مسئله شدم  که موزه‌ها می‌توانند درست مانند رمان‌ها، داستان خصوصی اشخاص را بیان کنند و به نمایش بگذارند.
البته این بدان معنا نیست که بخواهیم اهمیت مکان‌هایی مانند موزه لور، متروپولیتن، کاخ توپکاپی، موزه  بریتانیا، موزه پرادو، بزرگ‌ترین موزه‌های هنری دنیا، و یا موزه واتیکان را بی‌اهمیت جلوه دهیم و نقش آن‌ها را که به ‌خوبی و زیبایی تمام تاریخ بشریت را به نمایش می‌گذارند انکار کنیم. اما با این حال می‌خواهم بگویم که این مکان‌ها با این انبوه آثار باارزش، نمی‌توانند به عنوان مدلی برای آینده موزه‌ها در نظر گرفته شوند. موزه‌ها باید جهان انسان معاصر مدرن را کشف کرده، به نمایش بگذارند. بخصوص باید نشان دهند که کشورهای در حال توسعه چگونه با سرعت  تلاش می‌کنند تا متحول شوند … »

اورهان پاموک، نویسنده اهل ترکیه و برنده جایزه نوبل ادبیات (۲۰۰۶) موزه‌ای را که خود تاًسیس کرده، روز جمعه ۴ آوریل در استانبول  افتتاح کرد. نام این موزه برگرفته شده از رمان عاشقانه معروف  او به‌ نام  موزه معصومیت است که در سال ۲۰۰۸ چاپ و منتشر شد. رمان موزه معصومیت داستان جوانی است به نام کمال که پیش از برگزاری مراسم نامزدی‌اش با دختری تحصیلکرده به نام سبیل از یک خانواده ثروتمند، با دختری فقیر از بستگان خود به نام فسون، رابطه‌ای عاشقانه برقرار می‌کند. عشقی که نه تنها بعد از نامزدی کمال با سبیل از آن ذره‌ای کاسته نمی‌شود بلکه عمیق‌تر هم می‌شود. درد فراق این عشق زمانی به اوج خود می‌رسد که  کمال بعد از نامزدی رسمی‌اش با سبیل، دیگر نمی‌تواند فسون را به طور معمول و همیشگی ببیند، چون فسون به یک باره ناپدید شده است. این ناپدید شدن ناگهانی فسون، کمال را متوجه می‌سازد که فسون را بیش از هر کس و هر چیز در این دنیا دوست دارد و بدون او نمی‌تواند زندگی کند. اما زمانی به این نتیجه می‌رسد که دیگر دیر شده و فسون با مرد دیگری ازدواج کرده است. حال کمال بعد از سال‌ها دوری و فراق، هر از گاه به ملاقات فسون و خانواده‌اش می‌رود. او در این ملاقات‌ها می‌کوشد بی‌آن‌که کسی متوجه شود اشیاء کوچک و بی‌ارزشی را با خود بیاورد که متعلق به فسون هستند. اشیائی که او زمانی از آن‌ها استفاده کرده و یا حتی لمس نموده است.  کمال کم‌کم از این اشیا ء جمع‌آوری شده برای خود موزه‌ای خصوصی تشکیل می‌دهد. موزه ای که پاموک آن را «موزه معصومیت» می‌نامد. موزه‌ای که  بیانگر عشقی است نافرجام.
     رمان اورهان پاموک، موزه  معصومیت، رمانی است که سنت‌ها و آداب و رسوم دست و پاگیر حاکم بر جامعه ترکیه در آن در قالب یک ماجرای عاشقانه به تصویر کشیده می‌شود. اورهان پاموک در این رمان می‌کوشد، حقیقت تابوهای اجتماعی و سنّتی و نقش آن‌ها را در زندگی ۷۰ سال اخیر مردم ترکیه به نمایش گذارد. زندگی مردمی که بین فرهنگ غربی و ساختار یک جامعه سنّتی در حال پوست انداختن است.

اکنون موزه چهار طبقه  اورهان پاموک واقع در محله بِی‌اوغلوی استانبول تمام این اشیاء جمع‌آوری شده را در روز افتتاح به نمایش گذاشته است. موزه پاموک، موزه  اشیائی است که او برای خلق رمانش آن‌ها را قطعه به قطعه جمع‌آوری کرده است. با این حال خود وی می‌گوید این موزه شامل اشیائی بسیار بیشتر از آن‌ است که در رمانش با دقت و وسواس زیاد، قدم به قدم  به تصوریر کشیده است.

اورهان پاموک در خاتمه مانیفست ساده  موزه خود، خلاصه‌ای از مضمون آن را به این شکل ترسیم می‌کند:

چیزهایی که ما تا به حال داشته‌ایم                          چیزهایی که ما بدان احتیاج داریم
حماسه                                                                 رمان
نمایش                                                                 بازیگر
مجسمه                                                               خانه و آپارتمان
تاریخ                                                                 داستان
ملُت                                                                  مردم
گروه                                                                 فرد/ فردیُت
بزرگ و گران                                                     کوچک و ارزان

مانیفست کوتاه اورهان پاموک سرنوشت و مدل آینده موزه‌ها به شکل زیبایی به تصویر می‌کشد. موزه‌هایی که در آن به جای حماسه‌ها، شاهد رمان‌ها خواهیم بود؛ به جای نمایش شاهد بازیگران، به جای مجسمه‌های غول‌پیکر شاهد آپارتما‌ن‌ها و خانه‌های مسکونی، به ‌جای تاریخ، شاهد داستان و به جای ملت‌ها،  شاهد انسان‌ها و … .
حال اگر قرار باشد شخصیت‌های رمان‌های ما در موزه‌های آینده، انسان‌های مدرن و زندگی متحول آن‌ها باشد، پس همان‌طور که اورهان پاموک در آخرین بند مانیفست خود می‌نویسد:‌ «موزه‌ها در آینده درون خانه‌ها و آپارتمان‌های ما جای خواهند گرفت.»

موزه معصومیت-اورهان پاموک

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.