احمدرضا احمدی – خیابان سعدآباد

بعد از ظهرهای تابستان به خیابان سعدآباد پل تجریش می‌رفتم بستنی می‌خوردیم. خوشبختی همیشه نبود. امتحان فلسفه و منطق و عربی و انگلیسی بود. سربازی بود…

منبع:

شعرها و یادهای دفترهای کاهی،۳۸۳،تهران: حوض نقره، ۱۳۸۷ 


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.