غزاله علیزاده – دربند

در را باز کردند، مرد پشت رل نشست و از خانه بیرون آمد در کوچه‌های پیچاپیج دربند، الهیه، زعفرانیه، سعدآباد روی زمین آماده روییدن در معرض نسیم پاک روزهای آخر زمستان ماشین سواری کردند.

شبهای تهران، تهران: توس، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ۳۷۶

یکی دو بار در هفته دیداری با آقای رامبد داشت، در خانه‌ای نزدیک دربند، دنج و قدیمی، سراسر نمای بنا تا پشت بام پوشیده از چسبک، شش ماه پیش خانه را از خانم پیری که بیماری نسیان داشت (دختر سمیع‌الدوله) خریده بود و در آن تغییراتی داده بود. رنگ اتاق‌ها، پرده‌ها، گنجه‌های آشپزخانه، کاشی‌های حمام و کف‌پوش سرسرا را کلا عوض کرده بود.

شبهای تهران، تهران: توس، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ۳۷۵


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.