bus

جلال آل احمد – میدان شاه (میدان قیام)

گفتم وقتی ماشین سوار شدیم قاقا هم برایش خواهم خرید. عاقبت خط هفت را گرفتم و تا میدان شاه که پیاده شدیم بچه‌ام باز حرف می‌زد و هی می‌پرسید … میدان شاه گفتم نگه داشت وقتی پیاده می‌شدیم بچه‌ام می‌خندید. میدان شلوغ بود و اتوبوس‌ها خیلی بودند و من هنوز وحشت داشتم کاری بکنم … آمدم کنار میدان ده شاهی از جیبم درآوردم و به بچه‌ام دادم…. آن طرف میدان یک تخمه کدویی داد می‌زد. با انگشتم نشانش دادم و گفتم برو قاقا بخر ببینم بلدی خودت بری بخری … سرگردان مانده بود… از روی جوی کنار پیاده رو بلندش کردم و روی آسفالت وسط خیابان گذاشتم. دستم را به پشتش گذاشتم و یواش به جلو هلش دادم و گفتم: دِ برو دیگه دیر می‌شه. خیابان خلوت بود از وسط تا آن ته‌ها اتوبوسی و درشکه‌ای پیدا نبود که بچه‌ام را زیر بگیرد… بچه‌ام وسط خیابان رسیده بود که یک مرتبه یک ماشین بوق زد و از ترس لرزیدم … خود را وسط خیابان پرتاب کردم و بچه‌ام را بغل زدم و توی پیاده رو دویدم و لای مردم قایم شدم.

سه تار: بچه مردم، ۱۹ تهران: انتشارات فردوس،۱۳۷۶

تا کنون تصویر مناسبی از میدان شاه به دست نیامده است؛ این تصویر را تنها برای نشان دادن شلوغی میدان و ازدحام اتوبوس هایی که آل احمد توصیف کرده است گذاشته ایم

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.