گلی ترقی – باغ شمیران
به باغ شمیران فکر می کنم به درختان تبریزی که همبازی های من بودند به مجسمه های گچی توی باغچه ها و پری دریایی چاق و چله ای که پای استخر ایستاده بود. پدرم را می بینم که روی صندلی راحتی اش زیر درختان چنار کنار جوی آب نشسته و سایه بزرگش تا انتهای باغ شمیران گسترده است. می گوید من خانه ای بزرگ با باغ و استخر و مجسمه های سنگی دور و بر باغچه هایش می خواهم خانه ای با اتاق های آفتابگیر و زیرزمین های خنک برای روزهای داغ و ایوانی وسیع برای خوابیدن زیر صافترین آسمان جهان…بالشم پر از جیک جیک گنجشک های باغ شمیران است. می توانم صبح تا هروقت دلم خواست بخوابم. فردا تعطیل است و ناهار را توی باغ پای جوی آب می خوریم.
دو دنیا، تهران: انتشارات نیلوفر،چاپ سوم ۱۳۸۳، اولین روز، ۱۱-۱۵
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!