مطالب توسط حمیده نوح پیشه

جلال آل احمد – خیابان عین الدوله (ایران)

تا عصر تمام فامیل خانم نزهت الدوله به جنب و جوش افتاده بودند و از خاله خانباجی‌ها کمک گرفته بودند و دو روز زاغ سیاه خواهرشوهر موبور و چشم آبی را چوب زده بودند تا دست آخر در خیابان عین الدوله خانه‌اش را گیر آورده بودند. زن زیادی: خانم نزهت الدوله،۶۵،تهران: انتشارات فردوس،۱۳۷۱ av_icon_box]

مرتضی مشفق کاظمی – خیابان باغشاه (سپه، امام خمینی)

درشکه مسافتی را طی نموده در وسط خیابان باغشاه به طرف راست پیچ خورده خیابان آقا شیخ هادی را تا انتها رفته به طرف چپ برگشت و پس از چندین پیچ و خم در یک خانه ای که دیوار سمت کوچه اش خیلی کوتاه و به نظر باغچه می آمد ایستاد

جلال آل احمد – کوچه دردار (شهید موسوی)

اون وقتا تو محل ما یک دختر ترشیده ای بود بهش بتول می گفتن. راستش ما آخر نفهمیدیم از کجا پیداش شده بود.من خوب یادمه روزای عید فطر که می شد با یک شاهی صناری که از این ور و اون ور جمع می کرد متقالی چیتی چیزی تهیه می کرد و میومد تو مسجد […]

جلال آل احمد – میدان شاه (میدان قیام)

گفتم وقتی ماشین سوار شدیم قاقا هم برایش خواهم خرید. عاقبت خط هفت را گرفتم و تا میدان شاه که پیاده شدیم بچه‌ام باز حرف می‌زد و هی می‌پرسید … میدان شاه گفتم نگه داشت وقتی پیاده می‌شدیم بچه‌ام می‌خندید. میدان شلوغ بود و اتوبوس‌ها خیلی بودند و من هنوز وحشت داشتم کاری بکنم … […]

مرتضی مشفق کاظمی – خیابان میان دروازه باغشاه و یوسف آباد

شب روز پنجم در یکی از خیابان های محله شمال غربی طهران یعنی در قسمت واقع بین دروازه باغ شاه و یوسف آباد و نزدیک سفارت فرانسه دو نفر در یک اطاق کوچکی که با نهایت دقت و ظرافت موبله شده بود با هم صحبت می داشتند.آن محله به واسطه کمی عمارات مسکونی خیلی خلوت […]

اخوان ثالث – البرز کوه

آمد به سوی شهر از آن دور دورها آشفته حال باد سحرخیز فرودین گفتی کسی به عمد بر آشفت خاکدان زان دامنی که باد کشیدیش بر زمین… «غلتان شدند از بر البرز آب‌ها» من در بغل گرفته کتابی چو جان عزیز شوریده مو به جانب صحرا قدم زنان از شهر و اهل شهر به تعجیل […]