گلی ترقی – باغ فردوس
می گویم من و پسردایی هایم و چند تا از گل های شیراز بعداز ظهرها دوچرخه سواری می کنیم. از باغ فردوس راه می افتیم از روی تپه های الهیه و بیابان های اطرافش میانبر می زنیم تا پل رومی می رویم و بر می گردیم….توضیح می دهد که دوچرخه ندارد و نمی خواهد هم داشته باشد. پسرهای محله اش هم پررو و احمق اند. تپه های الهیه خلوت و خطرناک است. پر از آدم های دیوانه مردهای شرور است. این کلمه را دوست دارد و آن را دو بار تکرار می کند
دو دنیا، تهران: انتشارات نیلوفر،چاپ سوم ۱۳۸۳، گلهای شیراز، ۱۰۰-۱۰۱
راهمان یکی است ما در محله محمودیه زندگی می کنیم و خانه او در سرازیری باغ فردوس است. صدبار با دوچرخه از این سرازیری عبور کرده ام و او را ندیده ام. گمانم پایش را از خانه بیرون نمی گذارد. دختر و پسرهای هر دو محله با من رفیق و آشنا هستند. همایون و پرویز پسرهای خوش قیافه و معروف محله باغ فردوس اند نشانی شان را می دهم می گوید نه نمی شناسم و اخم می کند
دو دنیا، تهران: انتشارات نیلوفر،چاپ سوم ۱۳۸۳، گلهای شیراز، ۱۰۰
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!