گلی ترقی – الهیه
کوچه پس کوچه های الهیه پر از سایه های کیف آور است. جلوی باغ امینی می ایستیم. جوی آب بزرگی پای دیوار و زیر درخت هاست.آبش خنک و زلال است. از قنات خانم فخرالدوله می آید. کفش هایمان را در می آوریم و دست و صورتمان را می شوییم…به پل رومی که می رسیم دور می زنیم و برمی گردیم.
دو دنیا، تهران: انتشارات نیلوفر،چاپ سوم ۱۳۸۳، گلهای شیراز، ۱۱۲
می گویم من و پسردایی هایم و چند تا از گل های شیراز بعداز ظهرها دوچرخه سواری می کنیم. از باغ فردوس راه می افتیم از روی تپه های الهیه و بیابان های اطرافش میانبر می زنیم تا پل رومی می رویم و بر می گردیم….توضیح می دهد که دوچرخه ندارد و نمی خواهد هم داشته باشد. پسرهای محله اش هم پررو و احمق اند. تپه های الهیه خلوت و خطرناک است. پر از آدم های دیوانه، مردهای شرور است. این کلمه را دوست دارد و آن را دو بار تکرار می کند
دو دنیا، تهران: انتشارات نیلوفر،چاپ سوم ۱۳۸۳، گلهای شیراز، ۱۰۰-۱۰۱
شهر شلوغ است- تظاهرات، بگیرببند، تیراندازی….پدر و مادرهایمان نگرانند و اجازه دوچرخه سواری روی تپه های الهیه یا ولگردی در خیابان های اسلامبول و لاله زار را به ما نمی دهند اما زورشان نمی رسد و گوش به دستوراتشان نمی دهیم. بزرگ شده ایم و هزار جور ادعا داریم.
دو دنیا، تهران: انتشارات نیلوفر،چاپ سوم ۱۳۸۳، گلهای شیراز، ۹۵
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!