مطالب توسط حمیده نوح پیشه

ملک الشعرا بهار – باغچه و خانه بهار در اوین

موسم نوبهار خانۀ من هست از انبوه گل یکی گلشن شده نه سال تا در این خانه خوب یا بد گزیده‌ام لانه هست یک میل دورتر ازشهر لاجرم دارد از نظافت بهر مگس آنجاکمست وآب فزون تابش ماه و آفتاب فزون غرش و هایهوی وهمهمه نیست گرد و دود وخروش‌و دمدمه‌نیست هرگل طرفه‌ای که دیدستم […]

ملک الشعرا بهار – خانه و وصف کودکانش

صبح چون بنشینم وخواهم نویسم چیزکی در دود پروانه وز من خواهش قاقاکند وان دو ماهه مهرداد اندر کنار مادرش دم بدم عرعر نماید، متصل هرا کند دختر شش ساله‌ام کاو را ملک دختست نام بر در صندوقخانه محشری برپاکند ظهر چون شد خرسواران در رسند از مدرسه خانه از آشوبشان زلزال‌ها پیدا کند محشر […]

ملک الشعرا بهار

ای دیو سپید پای در بند! ای گنبد گیتی! ای دماوند! از سیم به سر یکی کله خود ز آهن به میان یکی کمر بند تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر، چهر دلبند تا وارهی از دم ستوران وین مردم نحس دیومانند با شیر سپهر بسته پیمان با اختر سعد کرده پیوند چون […]

سیمین بهبهانی – بهشت زهرا

این آخرین پنج شنبه ست سالی گذشته ست آری شاخ گلی، جوی اشکی آورده ام تا مزاری این آخرین پنج شنبه ست فانوس ها چون نگاهی سوسوزنان بی تمنا هر گوشه ای هر کناری شمعی به سرخی چو قلبم می سوزد و می گدازد یعنی که یار این چنین است در آتش هجر یاری یک […]